پدر شدن را برای فرزندتان تجربه ای شاد و برای خود به پاداش تبدیل کنید.
- به چیزهایی که فرزندتان به آنها علاقه دارد علاقه نشان دهید. این میتواند به کودک کمک کند تا احساس حمایت کند.
- پذیرای این ایده باشید که وقتی اشتباهی مرتکب میشوید، صمیمانه از او طلب بخشش کنید.
- به فرزندتان اجازه دهید تا ریسکهای محدودی را برای کمک به رشد اعتماد به نفس انجام دهد.
برخلاف نسلهای گذشته، تربیت فرزند دیگر تنها به عهده مادر نیست. پدران شروع به ایفای نقش محوریتری در معادله فرزندپروری کرده اند.
این یک تغییر خوشایند است، زیرا کودکان زمانی که هر دو والدین به طور مساوی در زندگی کودک در طول سالهای رشد مشارکت داشتهباشند، احساس سالمی نسبت به شخصیت خود پیدا میکنند.
با این حال، فهمیدن نوع پدری که می خواهید باشید می تواند چالش برانگیز باشد. در اینجا چهار نکته برای والدین با پشتوانه تحقیقاتی وجود دارد که به شما کمک می کند تا شروع کنید.
۱- علاقه نشان دهید و درگیر زندگی آنها باشید.
فرزند شما باید حمایت شما را احساس کند. پس تا حد امکان در دسترس آنها باشید. به چیزهایی که به آنها علاقه دارند علاقه نشان دهید. به عنوان مثال، اگر آنها ستارهها را دوست دارند، آنها را به یک افلاک نما ببرید، فیلمها و مستندهایی را در این زمینه تماشا کنید و در مورد آن برای آنها بخوانید.
مطالعات نشان میدهد که سازگاری با ماهیت فرزندتان و حمایت از علایق او منجر به پیامدهای رشدی مطلوبی میشود.
همچنین میتوانید با حضور در مناسبتهای خاص، تعامل با حلقه دوستان و کمک به او در انجام تکالیف، از او حمایت کنید. برنامهریزی منظم برای فعالیتهای تفریحی مانند پیاده روی، تعطیلات آخر هفته و شبهای سینما نیز می تواند به نفع شما باشد. نکته کلیدی این است که تا حد امکان در زندگی فرزندتان فعالانه مشارکت و حضور داشته باشید.
2- اگر دختر دارید از “گفتگوهای دخترانه” ابایی نداشته باشید.
کمک به دختر برای عبور از دوران بلوغ می تواند برای پدران چالش برانگیز باشد. بهترین رویکرد این است که در مورد آنچه که او از نظر هورمون ها ، احساسات و قاعدگی تجربه میکند، صادقانه صحبت کنید. بلوغ را عادی کنید و در مورد تغییراتی که در بدن او رخ میدهد گفتگو کنید.
تحقیقات نشان میدهد که درگیری اولیه پدر با دختران با کاهش خطر بلوغ زودرس، کاهش تجربیات جنسی اولیه و کاهش بارداری نوجوانان مرتبط است.
ممکن است باعث شود شما احساس ناخوشایندی کنید یا حتی صبر خود را امتحان کنید، اما مطمئن شوید که آنچه را که دخترتان تجربه میکند نادیده نگیرید یا وانمود نکنید که این اتفاق نمیافتد. به یاد داشته باشید که این میتواند یک مرحله گیجکننده و طاقتفرسا برای دختر شما باشد. سعی کنید با اجازه دادن به او بفهمید که میتواند به راحتی در مورد همه چیز زیر آفتاب با شما صحبت کند، کار را برای او آسانتر کنید. و فقط به این دلیل که او در حال بزرگ شدن است دست از آغوش پدری نکشید. فارغ از سن، فرزندان همیشه به محبت، حمایت و اطمینان پدر نیاز دارند.
3- راههای ارتباطی و بخشش را باز کنید.
بسیاری از والدین گناهکار هستند که ناراحتیهای خود را بر سر فرزندانشان خالی میکنند و فکر میکنند که آنها اهداف خوبی هستند. اگر میخواهید واقعاً یک رابطه دو طرفه با فرزند خود داشته باشید، از این ایده صمیمانه استقبال کنید و در مواقعی که اشتباه میکنید، طلب بخشش کنید. اشکالی ندارد که بعد از مشاجره مدتی برای آرام شدن وقت بگذارید، اما مطمئن شوید که بعداً با فرزندتان به این موضوع بپردازید.
با خودت فکر کن، صادقانه بگویم، اگر روزی آرزو کردی که پدر و مادرت، به خصوص پدرت، بعد از اختلاف از شما عذرخواهی کنند.
اگر میخواهید پدر بهتری باشید، از اصلاح اشتباهات خود ابایی نداشته باشید. برای شروع از این دستورات استفاده کنید:
«به نظر میرسد از دست من ناراحتی. آیا رفتار من به شما آسیب زده است؟ من میخواهم بدانم تا بتوانم طلب بخشش کنم.»
“من می خواهم پدر خوبی برای تو باشم. آیا به من کمک میکنی بفهمم چه کارهایی را میتوانم انجام دهم تا به تو نشان دهم چقدر دوستت دارم؟»
ممکن است کمی طول بکشد تا شما با این ایده آشنا شوید، اما همانطور که قلب خود را به روی فرزندتان باز میکنید، آنها شروع به یادگیری عناصر سازنده روابط سالم مانند آسیبپذیری، بخشش و مهربانی خواهند کرد.
4- بیش از حد محافظه کار نباشید. استقلال را تشویق کنید.
ما به عنوان والدین، غریزه قدرتمندی برای محافظت از فرزندانمان در برابر خطرات و عدم قطعیتهای دنیا داریم – اما ضروری است که اجازه دهیم فرزندانمان اشتباه کنند. وقتی فرزندانمان را در معرض موقعیتهای چالش برانگیز قرار میدهیم، یاد میگیرند به جزئیات توجه کنند و از خود محافظت کنند.
بنابراین، به فرزندتان اجازهدهید تا خطرات محدودی را بپذیرد تا به او کمک کند تا زمانی که میداند چگونه کارها را به تنهایی انجام دهد، اعتماد به نفس خود را افزایش دهد. اجازه دادن به فرزندتان در تلاشهای خود بیامان باشد تا زمانی که در نهایت به خودی خود آن را به درستی انجام دهد، به او بیشتر از اینکه همیشه راه «درست» را به او نشان دهید، درباره خودش و اینکه چگونه میتواند به طور مؤثر زندگی خود را هدایت کند، میآموزد.