روانشناسی ریسک پذیری!

ریسک پذیری

ریسک پذیری، تمایل به گرفتن فرصت و امتحان کردن چیز جدیدی است که ممکن است احتمال شکست یا موفقیت را داشته باشد. شانس یکی از راه های یادگیری و ارتقای مهارت های خود است، زیرا در حال کسب تجربه هستید. این به شما امکان می دهد مهارت ها، توانایی ها و اعتماد به نفس را به عنوان یک شخص توسعه دهید، زیرا شما را به خارج از منطقه امن خود سوق می دهد. ریسک کردن می‌تواند درها را به روی فرصت‌ها و تجربیات جدیدی که در غیر این صورت با آنها مواجه نمی‌شدید، باز کند و شما را به سمت اهداف بزرگ‌تر سوق دهد.

کسی را تصور کنید که تصمیم دارد یک تجارت جدید راه اندازی کند. سرمایه گذاری او شامل سرمایه گذاری مالی قابل توجه، تعهد زمانی و عدم اطمینان در مورد بازار است. شخص این پتانسیل موفقیت مانند استقلال مالی، رضایت شخصی و رضایت از خلق چیزی منحصر به فرد را تشخیص می دهد. همچنین از خطراتی مانند احتمال ضرر مالی، عدم اطمینان از موفقیت کسب و کار آگاه است.

بیایید درک کنیم که چه ویژگی هایی وجود دارد که یک شخص ریسک پذیر را تشکیل می دهد:

شجاعت:

ریسک پذیران می توانند ترس خود را به طور موثرتری مدیریت کرده و بر آن غلبه کنند. آنها آستانه بالایی برای تحمل عدم اطمینان و ابهامی دارند که افراد  در مواقع استرس زا با آن مواجه می شوند.

جسارت:

ریسک‌پذیران به اندازه‌ای جسارت دارند که به یک مکان جدید بپیوندند و راهی را انتخاب کنند که خیلی‌ها آن را طی نکرده‌اند. آنها به جای عقب نشینی به دلیل ترس از شکست، آماده رویارویی با چالش ها با اعتماد به نفس هستند.

ذهنیت رشد:

ریسک‌پذیران می‌دانند که برای رسیدن به چیزی، برای انجام هر چالشی کار سخت و فداکاری لازم است. آنها تمایل مستمر به یادگیری و سازگاری دارند و در حین حرکت در قلمرو ناآشنا برای کسب دانش و مهارت های جدید هستند.

اعتماد به نفس:

ریسک‌پذیران اعتماد به نفس و باور قوی به توانایی‌های خود برای مقابله با چالش‌ها و رسیدن به اهداف خود را نشان می‌دهند. آنها تمایل به داشتن یک دیدگاه مثبت دارند، که می تواند به این باور کمک کند که ریسک ها ارزش پذیرش دارند و موفقیت برای آنها قابل دستیابی است.

تصمیم گیری:

ریسک پذیران تحمل بالایی در برابر عدم قطعیت دارند و می توانند به قضاوت خود اعتماد کنند. آنها به توانایی های خود برای مدیریت پیامدهای تصمیمات خود اعتماد دارند. مهارت‌های قوی تفکر استراتژیک، که اغلب شامل تجسم و ارزیابی نتایج بالقوه، همسو کردن تصمیم‌هایشان با اهداف کلی‌شان و کمک به فرآیندهای فکری آن‌ها قبل از تصمیم‌گیری آگاهانه است.

توماس ادیسون، مخترع لامپ، پس از اختراع یک لامپ، 1000 تلاش ناموفق انجام داد. او ریسک کردن را فرصتی برای یادگیری، انطباق، و تغییر شکل دادن به روشی که به آن برخورد می کنیم و در برابر چالش ها ادامه می دهیم، می دانست. رویکرد ادیسون تکراری بود. حل مکرر مسئله مشخصه مخترعان و مبتکران موفق است. او با تکیه بر دانش به دست آمده از شکست های قبلی، با هر تلاش، پیشرفت های تدریجی انجام داد.

به گفته برایان تریسی، ریسک کردن بخش مهمی از دستیابی به موفقیت شخصی یا حرفه ای است. وقتی ریسک می کنید، فرصت ها و چالش های جدیدی را باز می کنید که برای شما جدید و غیرعادی هستند. ریسک کردن به شما کمک می کند تا به عنوان یک فرد رشد کنید، زیرا یاد می گیرید چگونه شکست را مدیریت کنید و از منطقه امن خود عبور کنید. در محیط ناامن، و ریسک پذیر، شما در واقع “رشد” را تجربه می کنید.

مواجهه با عدم قطعیت و چالش ها تجربه ای است که تاب آوری را در فرد القا می کند. تاب آوری به عنوان ظرفیتی برای مقاومت در برابر یا بهبودی از موقعیت های دشوار نامیده می شود. کسی که آماده ریسک کردن است را می توان آماده قبول چالش های زندگی دانست.

چگونه ریسک پذیر بهتری شویم؟

ایده “تغییر” و عدم قطعیت می تواند دلهره آور باشد. عبور از ترس از شکست گامی اساسی به سمت ریسک پذیری است. وقتی روی بدترین سناریو وسواس بیشتری دارید، ممکن است سایر مسیرهای بالقوه برای موفقیت را از دست بدهید. رها کردن اضطراب و تمرکز بر نتایج مثبت می تواند به توسعه منابع و ذخیره انرژی ذهنی شما کمک کند.

ریسک های برنامه ریزی شده: پرورش امید و اقدام

بر اساس نظریه امید سیندر، امید را می توان با (1) تعیین اهداف قابل دستیابی، (2) برنامه ریزی مسیر – ایجاد حداقل یک یا چند مسیر قابل استفاده برای رسیدن به یک هدف مورد نظر، و (3) تفکر عاملی – اقدام برای انجام دادن، پرورش داد.

اهداف به شما کمک می‌کنند به جای دنبال کردن یک مسیر بی‌معنی تصادفی، به شیوه‌ای هدفمندتر به زندگی نزدیک شوید. فکر کنید، من می خواهم از خطری که می کنم به چه چیزی برسم؟ چگونه این خطر مرا به جایی که می خواهم می برد؟ مسیرها به یافتن راه های مختلف برای رسیدن به هدفی که می خواهید کمک می کند. باور به خود و اینکه می توانید باعث تغییر و دستیابی به اهداف مورد نظر خود شوید، چیزی است که به آن عاملیت می گویند.

هدف هوشمند

هنگام ریسک کردن برای دستیابی به یک هدف، توصیه می شود یک هدف SMART تعیین کنید تا به طور عینی تعریف کنید که چگونه ریسک می کنید. هدف SMART عبارت است از: خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و محدود به زمان. تعریف دقیق هدف می تواند تخصیص منابع و برنامه ریزی برای خطرات احتمالی را آسان تر کند. اهداف قابل اندازه گیری نشانه واضح تری از موفقیت را ارائه می دهند و به ردیابی دستاوردهای شما کمک می کنند. هدف شما باید دست یافتنی و واقع بینانه به نظر برسد زیرا تعیین یک هدف غیر واقعی می تواند انگیزه را کاهش دهد. یک هدف محدود به زمان، احساس فوریت را افزایش می دهد، از به تعویق انداختن کار جلوگیری می کند و اقدام به موقع را تشویق می کند.

تفکر هدف مدار پایه امید است، می تواند بلند مدت یا کوتاه مدت باشد. جملاتی مانند «می‌خواهم ترفیع بگیرم»، «می‌خواهم رانندگی یاد بگیرم»، «می‌خواهم در زمینه تجارت تجربه کسب کنم» نمونه‌هایی از اهداف هستند. تصویرسازی ذهنی، تصور اینکه واقعاً هدف مورد نظر خود را دنبال می‌کنید، می‌تواند به شما کمک کند تا حدودی به رویاها و اهداف خود باور داشته باشید. ایمان به توانایی های خود و تمرکز افکار و انرژی خود در جهت خاصی می تواند شما را به سمت عمل سوق دهد.

برنامه ریزی مسیر

تولید چندین مسیر برای افزایش امیدهای زیاد در جایی که فرد درک می کند که مسیرهای جایگزین (واقع بینانه) برای دستیابی به هدف وجود دارد. یکی از مؤلفه‌های بسیار ضروری برای دستیابی به هر هدف، «تفکر عاملی» به معنای ظرفیت درک شده برای استفاده از مسیرهای خود برای رسیدن به اهداف مورد نظر است. به زبان ساده، باور داشته باشید که می توانید مسیری قابل اجرا برای رسیدن به اهداف خود پیدا کنید. هر چه در یافتن راه‌های متعدد برای یافتن مسیرهای رسیدن به اهداف خود مصمم‌تر باشید، احتمالاً امیدوارتر خواهید بود. برانگیختن تغییر، و تلاش های مداوم برای تبدیل چشم انداز به واقعیت. تفکر در زمانی که به نظر می رسد مسیر شما مسدود شده است ضروری است و به شما انعطاف پذیری و تمایل برای حرکت در مسیری متفاوت را می دهد.

تحلیل SWOT

مهم است که از نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها تحلیل SWOT فعالیت ریسک پذیری که قرار است انجام دهید آگاه باشید. آگاهی از نقاط ضعف خود می تواند ما را قادر سازد تا خود را برای هر موقعیتی که احتمال دارد پیش بیاید آماده کنیم. ادغام چارچوب هدف SMART و توجه به نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای خود می تواند به طور قابل توجهی اثربخشی رفتارهای ریسک پذیر را افزایش دهد.

“باور به خود مسیر موفقیت شماست”

جنبه نهایی ریسک پذیری، باور به خود است. توجه داشته باشید که ترس و شک احساساتی هستند که در طول این فرآیند با شما خواهند ماند، اگرچه ضروری است که اجازه ندهید آنها شما را درگیر کنند زیرا می تواند مانع از رسیدن به هدف شما شود.

تقویت حس باور به توانایی های خود راهی است که می توانید اعتماد به نفس و کنترل بر اعمال خود را تقویت کنید. تجسم و ایجاد تفکر مسیر امیدبخش می تواند به ذهن شما کمک کند تا راه های متعددی را باور کند که می توانید به چیزی که می خواهید برسید. کسی که ریسک می کند، مسیرهایی را برای باز کردن پتانسیل واقعی خود پیدا می کند زیرا غواصی در ناشناخته ها چیزی است که ما را به سمت رشد سوق می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید