روانشناسی سوء تفاهم ها
آیا تا به حال در موقعیتی قرار گرفته اید که شما یا دوستی که به او نزدیک بودید، به نوعی محو شده باشید. ممکن است به دلیل سوء تفاهم خاص، عدم ارتباط یا نگه داشتن این انتظار باشد که آنها باید ابتدا شروع کنند. همهی ما نشانهای را اشتباه فهمیدهایم یا اشتباه خواندهایم و در نقطهای از زندگیمان در مسیر اشتباهی قرار گرفتهایم. چگونه ما مستعد چنین موقعیتهایی هستیم و چه فرآیندهای زیربنایی از طریق آن اتفاق میافتد؟ ذهن ما در تشخیص الگوها و حل مسئله متخصص است، اگرچه گاهی اوقات سوگیری های شناختی ممکن است رخ دهد و موقعیت شما را به اشتباه هدایت کند. اجازه دهید مکانیسم پشت چرایی وقوع سوءتفاهم را درک کنیم.
تعدادی از فرآیندها هنگام برقراری ارتباط انجام می شود. دو نفر (فرض کنید شما و دوستتان) نقش فرستنده و گیرنده را بازی می کنند. در طول مکالمه، پیام ها به یکدیگر منتقل می شود، آنها زبان بدن یکدیگر را درک می کنند و به آنچه هر دو می خواهند منتقل کنند گوش می دهند. علاوه بر این، آنها همچنین سعی می کنند دانش و تجربیات گذشته خود را برای درک، تفسیر و اضافه کردن نظرات خود به یاد آورند.
طرحواره ها و سوگیری های شناختی
در حین برقراری ارتباط، یک نفر تفسیر خود را از یک پیام بیان می کند، در حالی که شخصی که گوش می دهد، تفسیر خود را از آن پیام می شنود. فیلترهای ادراکی ما پیوسته معانی و تفاسیر را تغییر می دهند.
این فیلترهای ادراکی که از طریق آنها تفاسیر خود را از گفتگوها پایه گذاری می کنیم، از «طرحواره های شناختی» ما سرچشمه می گیرند. طرحواره ها چارچوب ها یا ساختارهای ذهنی خود ما هستند که به طور جمعی از تجربیات، دانش، باورها، مفروضات و قضاوت های گذشته ما ساخته شده اند. طرحواره های ما درک ما و نحوه قضاوت ما در مورد سناریوهای اجتماعی فعلی را با مردم شکل می دهد. ما تمایل داریم از این ساختارها برای مرتبط کردن رویدادها/ موقعیتهای مشابهی که در زندگی فعلی ما اتفاق میافتد استفاده کنیم. ما میتوانیم طرحوارهها را بهعنوان ذخیرهسازی «خاطرات و یادگیری جمعی» در نظر بگیریم که به طور مداوم به نتیجهگیری و قضاوت سریع برای کاهش زمان اشاره میکنیم. مثلاً سگی را می بینیم که به سمت ما می دود. اگر قبلاً تجربیات منفی با یک سگ داشته باشیم، ممکن است این باور را داشته باشیم که سگها خطرناک و پرخاشگر هستند و ممکن است ما را گاز بگیرند، بنابراین طرح واره ما ممکن است باعث شود موقعیت را به عنوان یک تهدید تفسیر کنیم.
زبان نامشخص:
زبانی که دارای سطحی از ابهام است، می تواند باعث اختلال در درک احساس فرد نسبت به دیگری شود. به عنوان مثال، کسی که واقعاً می پرسد “چی شده، حالت خوب است؟”، زیرا تشخیص می دهد که طرف مقابل احساس ضعف می کند. طرف مقابل برای جلوگیری از مکالمه بیشتر پاسخ می دهد: “من خوبم” و نشان می دهد که “من نمی خواهم در مورد آن صحبت کنم” یا “من ناامید هستم، اما نمی خواهم به شما بگویم”. گاهی اوقات ابهام ممکن است منجر به سوء تفاهم بالقوه شود.
پیام ها چگونه شکل می گیرند
شما و دوستتان در حال صحبت هستید، مکالمه را به صورت یک توده خاک رس تصور کنید. شما و دوستتان در حین بیان عقاید خود این خاک را به سمت یکدیگر پرتاب می کنید (مانند پرتاب و گرفتن). همانطور که هر فرد خاک رس را لمس می کند، بر اساس تعدادی از متغیرها مانند دانش یا تجربیات گذشته مانند سن، جنسیت، نژاد، قومیت، مذهب یا پیشینه خانوادگی، خاک را به گونه ای قالب می کند که با تصورات منحصر به فرد خود مطابقت داشته باشد. هر فردی پیامی را که دریافت می کند بر اساس رابطه خود با فرد مقابل و درک منحصر به فرد خود از معنایی و معانی کلمات مورد استفاده تفسیر می کند. احساسات و تجربیات گذشته شما نیز در هنگام تفسیر پیامی که توسط دوستتان منتقل می شود، وارد عمل می شوند.
همانطور که توده خاک رس از فردی به فرد دیگر به عقب و جلو می رود، خاک رس دوباره کار می شود، شکل می گیرد و همیشه تغییر می کند. گاهی اوقات، پیام های ما آن خاک رس را تبدیل به توده ای از ارتباطات نادرست می کند. در صورت وجود تفاسیر متناقض یا حتی تفسیر نادرست چیزی که فرد دیگر گفته است، روند کار مجدد و شکلدهی مجدد میتواند منجر به ارتباط نادرست شود.
بازی سوء تفاهم
آیا تا به حال بازی “نجوای چینی” را انجام داده اید که در آن به گروهی از افرادی که در یک دایره نشسته اند، کلمه یا عبارتی گفته می شود و هدف این است که با زمزمه کردن در گوش یکدیگر، آن پیام را در اطراف دایره پخش کنید. وقتی پیام به دور دایره میچرخد، جالب است که چگونه دستخوش تغییرات میشود و خود به یک کلمه/عبارت متفاوت تبدیل میشود. این ممکن است به دلیل تفسیر نادرست، دیدگاه های مختلف و تعصبات خود ما اتفاق بیفتد. اما اگر از ارتباط شفاف استفاده کنیم، مانند صحبت کردن به وضوح، گوش دادن فعالانه و چک کردن با یکدیگر برای اطمینان از درک پیام توسط دیگری، می توان از سوء تفاهم جلوگیری کرد.
به طور مشابه، سوء تفاهم ها را می توان به عنوان یک بازی زمزمه چینی در نظر گرفت، جایی که پیام اصلی به دلیل تفسیر نادرست به چیز دیگری تبدیل می شود. ارتباط واضح، گوش دادن فعال و بررسی درک می تواند به حداقل رساندن تحریفات تله پاتیکی که ممکن است در مکالمات واقعی رخ دهد کمک کند.
اگرچه، راههایی وجود دارد که میتوانیم از وقوع این ارتباط نادرست جلوگیری کنیم
شنوایی غیرفعال و گوش دادن فعال متفاوت است
ضروری است که به طور فعال بازخوردهای کلامی و غیرکلامی دیگران باشید و پیام خود را برای تسهیل درک بهتر تنظیم کنید.
ارتباط فراتر از کلمات است
چشمها، گوشها و وجودتان سه ابزاری هستند که برای گوش دادن فعالانه به آنچه که طرف مقابل میگوید. زمانی که سعی می کنید درک شوید، برای فهمیدن وقت بگذارید، به این معنا که ارتباط یک خیابان دو طرفه است که هر دو باید گوش کنند و به طور مؤثر بفهمند.