سبک دلبستگی فرزند خود را بشناسید
اگر شما نسبت به کسی احساس دلبستگی داشته باشید، درک این امر برای شما بسیار آسان است، زیرا با جدا شدن از او احساسات شما دچار تغییر میگردد و با توجه به اینکه شما بزرگسال هستید، میتوانید احساسات خود را در قالب کلمات درآورده و چگونگی احساس خود را توضیح دهید. با این حال، بیشتر پژوهشهای دلبستگی با استفاده از نوزادان و کودکان انجام میشود، بنابراین روانشناسان باید شیوههای ظریف تحقیق در مورد سبک دلبستگی را که معمولا شامل روش مشاهدهای است، طراحی کنند.
ماری اینسورث (۱۹۷۰) سه سبک اصلی دلبستگی، یعنی ایمن، ناایمن-دوریجو و ناایمن دوسوگرا – مقاوم را شناسایی کرد. او نتیجه گرفت که این سبک دلبستگی نتیجه تعاملات اولیه با مادر است.
دلبستگی ایمن
چنین اطفالی احساس اعتماد به نفس میکنند، زیرا شخصی که به آن دلبستگی دارند برای پاسخگویی به نیازهای آنها در دسترس خواهد بود. آنها از دلبستگی به عنوان پایگاهی ایمن برای کشف محیط استفاده میکنند و در هنگامی که ناراحت و پریشان هستند نیز به سراغ شخصی که به آن دلبستگی دارند، میروند.
هنگامی که چنین نوزادانی ناراحت و غمگین میشوند، به راحتی توسط شخصی که با او دلبستگی دارند آرام میشوند. نوزادان در هنگامی که مراقب آنها نسبت به سیگنالهای ارسالی آنها به اندازه کافی حساس بوده و بهطور مناسب به نیازهای آنها پاسخ دهد، یک دلبستگی ایمن را ایجاد میکنند. طبق گفته بالبی (۱۹۸۰) فردی که دلبستگی ایمن داشته است، احتمالا شخص یا اشخاصی را در نزدیکی خود دارد که نسبت به آنها دلبستگی داشته و آنها نیز در دسترس، پاسخگو و یاریرسان بودهاند.
دلبستگی ناایمن-دوریجو
کودکان در حالت دلبستگی ناایمن-دوریجو، هنگام بررسی محیط اطراف خود، به شخصی که به آن دلبستگی دارند توجه نمیکنند. آنها از لحاظ جسمی و احساسی کاملا مستقل از شخص موردنظر میباشند. هنگامی که ناراحت میشوند، آنها با شخصی که با آن دلبستگی دارند تماس برقرار نمیکنند. چنین کودکانی، به احتمال زیاد مراقبینیدارند که نسبتبه آنها حساسیتی بهخرج نداده و همچنین نیازهای آنها را بدون پاسخ گذاشتهاست. شخص موردنظری که دلبستگی با او شکل گرفته، ممکناست در کارهای دشوار کمکی ارائهندهد و اغلب در طول زمانیکه کودک دچار ناراحتی و پریشانی است، دردسترس نباشد.
دلبستگی ناایمن دوسوگرا – مقاوم
در این مورد، کودک با یک سبک رفتاری دوگانه و متضاد سازگاری و تطابق مییابد. و آن را نسبت به شخصی که به آن دلبستگی دارد نشان میدهد. کودک معمولا در این حالت رفتاری وابسته و غیرمستقل را از خود نشان میدهد. اما وقتی در وضعیت تعاملی قرار میگیرند، از سوی شخصی که با آن دلبستگی ایجاد کرده است رد میشود.
کودک نمیتواند هیچگونه احساس امنیتی را همراه با شخص موردنظر رشد دهد. بر این اساس، آنها برای کشف محیطهای جدید، به سختی از شخصی که به آن دلبستگی دارند دور میشوند (حالت وابستگی). آنها هنگامی که با ناراحت شدید مواجه میشوند، به سختی آرام میشوند و از تعامل با شخصی که به آن دلبستگی دارند احساس آرامش نمیکنند. این رفتار ناشی از پاسخگویی نامناسب به نیازهای آنها از سوی مراقب اصلی است.